کلبه تنهایی
همه ی یا کریم های شهرم را فقط به خاطر نام تو دوست دارم نمی دانم چه کسی به آنها این لقب را داده است اما هر که بوده حتما دستی در روضه تان داشته است آخر هر چه نگاه می کنم این یا کریم ها هیچ فرقی با کبوترهای پسر همسایمان نمی کند فقط رنگشان خاکی ست . کبوترهایی که خاکی شده باشند ، انگار اینها اول کبوتر بودند شاید آمده بودند برای زیارتت که بال و پرهایشان خاکی شد اصلا هر کس کنار شما بیاید بال و پرش خاکی می شود اما چه کنم که یاد مادرتان افتادم آقای یا کریم ها و کریم ترین آقاها چقد دلم می خواست یک بار هم شده بیایم و کنار آن قبر خاکی شما بنشینم و فقط برای این همه غریبیت گریه کنم آقا ببخش که از دستم بر نمی آید برایت ضریح بسازم . آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه حرم برای تو شه کرم میسازه آخر برات یه گنبد طلا می سازیم شبیه گنبد امام رضا می سازیم تو روح دعایی دعا کن مرا ، تمنای من جز دعای تو نیست یا امام حسن مجتبی (ع)